loading...
رمانک
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
دانلود رمان او مرا کشت 1 301 rokhsha
رمان تخیلی 1 256 nazi85n
دانلود رمان نقاب من 1 327 arsam
دانلود رمان از عشق بدم بدم می اید 1 451 piskesvat
رمان گندم رو کسی داره بهم بده؟ 3 390 mahdeh_1280
کسی رمان روزهای تا ابد بی تو(‌جلد دوم رمان باتوهرگز)‌داره؟ 1 425 sara
رمان همسر کوچک من و همسر دهاتی من کسی داره بذاره؟ 1 972 sara
رمان شکاک و نارین کسی داره؟ 0 324 mbm
دانلود رمان چیزی شبیه سرنوشت 2 322 sara
فال روز سه شنبه 3 مهر 1397 0 261 sara
فال روز دوشنبه 2 مهر 1397 0 204 sara
فال روز یکشنبه 1 مهر 1397 0 198 sara
دانلود رمان عشق به چه قیمت 0 259 sara
فال روز شنبه 31 شهریور 1397 0 403 sara
دانلود رمان در پی انتقام 0 278 sara
دانلود رمان ترس و عشق 0 281 sara
دانلود رمان سه تفنگدار شیطون برای جاوا، اندرویدنوشته فاطمه موسوی 0 394 sara
دانلود رمان زروان 0 235 sara
دانلود عشق نوشته های یک ماه و اندی 0 223 sara
دانلود رمان لاک طلایی 0 379 sara
دانلود رمان دنیا پس از دنیا 0 239 sara
دانلود رمان مردی حکم می دهد 0 372 sara
دانلود رمان تمام ناتمام من 0 239 sara
فال روز جمعه 30 شهریور 1397 0 210 sara
دانلود رمان اگه بدونی 0 217 asal
دانلود رمان شاه شدم گدا شدی 0 322 asal
دانلود رمان آشوب 0 234 asal
دانلود رمان سر آغاز یک احساس 0 338 asal
دانلود رمان غزلواره های دلم 0 506 asal
دانلود رمان عمر هیچ درختی ابدی نیست 0 468 asal
امیری کد بازدید : 253 جمعه 30 شهریور 1397 نظرات (0)

خلاصه :
قصه دختریه که تو پول غرق نشده دختری که به خاطر مادرش دست از ارزوهاش کشید. مادری که به خاطر دخترش شب و روزش شد کار و کار و کار درباره یه دختره دختری که درد کشید. همون دختری که عزیز کرده پدرش نبود و از سه سالگی سنگ قبر سرد پدرش مرحم درداش بود.
درباره ی مادریه همون مادری که میگن بهشت زیر پاشه. یه پسر پسری که زندگیش خانوادشه پسری که روزگار به کامش خوش نبود. بازی سرنوشت چه تقدیری براشون رقم میزنه؟؟

 

برای اطلاع از تازه ترین رمانهای روز عضو سایت شوید
با عضویت در سایت میتوانید از خدمات انجمن سایت از قبیل درخواست رمان ، دانلود رمان های ثبت شده توسط کاربران ، بحث و گفتگو در مورد رمان ها نیز استفاده کنید

 

 

امیری کد بازدید : 813 پنجشنبه 29 شهریور 1397 نظرات (0)

خلاصه :
دختری که بعد از پنج پسر به دنیا می آید .گردن بندی که اسرار زندگی دختر داستان ما است.ماجرا های غم انگیز و هیجانی را پشت سر میگذارد.دختر یاد میگیرد چگونه عشق بورزد ، چگونه محبت کند ،چگونه بخشنده باشد.

 

 

برای اطلاع از تازه ترین رمانهای روز عضو سایت شوید
با عضویت در سایت میتوانید از خدمات انجمن سایت از قبیل درخواست رمان ، دانلود رمان های ثبت شده توسط کاربران ، بحث و گفتگو در مورد رمان ها نیز استفاده کنید

 

امیری کد بازدید : 279 چهارشنبه 28 شهریور 1397 نظرات (0)

خلاصه داستان: یلدا دخترى سرکش است که با عمه اش زندگى میکند.
طى حادثه اى باز داشت میشود و اتهام سنگینى در پرونده اش رقم میخورد.
ناجى او به طور معجزه آسایى وارد زندگى اش میشود و پرده از وقایع اصلى گذشته این دختر برداشته میشود.
معین نامدار! مردى از جنس خشم و تعصب، با روح و زندگى اش در مى آمیزد و روایتى تازه رقم میخورد…
قسمتی از رمان این مرد امشب میمیرد
اولین پک به سیگارم با لبخندی تلخ آغاز شد.
یاد اولین روز آشنایی در پارک،‬ بعدی ها را با مرور تک تک قرار هایمان.
آخرین پک هم با لبخندی تلخ تر با‬ بغضی سنگین و قورت داده از یاد آوری حرف آخرش:‬
‫هر تفریحی یک روز تموم میشه یک تفریح بود که تموم شد واسه جفتمون‬.

من ٨ ماه تفریح پسرک تازه به دوران رسیده ای بودم که شاید عاشقش نبودم اما‬ همه باور همه تنهایی هایم بود و که راحت با شروع یک تفریح جدید تر من را‬ پس زد.
تمام شد!
تمام ته مانده احساسم، همین چند قطره اعتماد و باورم به‬ دنیا و آدمهایش زیر سایه اشکان به لجن تبدیل شد.
آخرین پک را زده ام این‬ سیگار تنها یادگاری از پسرک تفریح طلب زندگی ام است.
اولین بار او سیگار‬ کشیدن را یادم داد و باز دم معرفتش گرم که حداقل یک مسکّن برای زخم‬ کاشته اش برایم تعبیه دیده بود.
از جایم بلند شدم ته مانده سیگار را زیر پایم‬ با تمام نفرتم له کردم.
اشکان دفترت را بستم تمام خاطرات و حتی اسمت را‬ مثل همین سیگار زیر پایم له کردم و تو…

 

 

امیری کد بازدید : 448 شنبه 24 شهریور 1397 نظرات (0)

خلاصه:
داستانی زیبا و پر تلاطم،داستانی بـــــرگرفته از عمق احساس آدمی،داستان جاری شده با اشک…داستانِ تنهایی و معصومیت دختری به نام نازنین در رویارویی با عشقی به نام علیرضا و قصه ی تنهایی در حین وجود عشق و معصومیت در رویارویی با رازی پنهان و دست به گریبان شدن با موج و طوفان بر آمده از افشای این راز و در اِنتها پدیدار شدن حسرت در حین عاشقی.

 

 

قسمتی از رمان :

صدای جیغ بلندش سکوت خانه را در هم شکسته بود. دستی به پیشانی داغ و پر دردم کشیدم، با تمام عشقی که به او داشتم باز هم خسته بودم.
جعبه ی قرص های آرامبخش را از روی میز برداشته و به سمت اتاق رفتم. در را به آرامی باز کرده و نگاهم را به او دوختم، به او که روزی آرامش زندگی دو نفریمان بود. دیگر جیغ نمی کشید، حال تنها اشک هایش بود که روی گونه اش می چکید. زانوان نحیفش را در آغوش کشیده و بی صدا اشک می ریخت.

دلم می خواست این جسم ضعیف و رنجور را در آغوش بگیرم. جلو رفته و کنارش روی تخت نشستم اما حتی سر بلند نکرد تا نگاهم کند. مدت ها بود که جز نگاهی سرد و یخ زده هدیه ی دیگری برای من نداشت و حال آن را نیز از من دریغ می کرد.
– باز خواب بد دیدی؟
باز هم سکوت و سکوت و سکوت. قرص را مقابلش گرفتم، آن را با کمی آب بلعید و آرام روی تخت دراز کشید‌. چشمانش را بست و چیزی زیر لب زمزمه کرد که نشنیدم. دیگر نمی توانستم خود را مهار کنم، کنارش دراز کشیده و تن نحیفش را در آغوش گرفتم. 

 



 برای مشاهده لینک دانلود رمان از طریق فرم زیر عضو سابت شوید
بعد از عضویت لینک دانلود نمایش داده میشود
با عضویت در سایت میتوانید از خدمات انجمن سایت نیز استفاده کنید

درباره ما
Profile Pic
سایت رمانک سایتی برای دانلود رمان جدیترین رمان ها برای موبایل و تبلت و کامپیوتر، رمان آنلاین ، داستان کوتاه دانلود کتاب و جدیدترین مطالب روز دنیا میباشد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 218
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 1076
  • آی پی امروز : 52
  • آی پی دیروز : 74
  • بازدید امروز : 113
  • باردید دیروز : 168
  • گوگل امروز : 7
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 113
  • بازدید ماه : 1,517
  • بازدید سال : 27,825
  • بازدید کلی : 581,422
  • کدهای اختصاصی